ثروت چیست؟

همانگونه که می دانید، در بیان مفهوم "ثروت"، تعاریف متعددی وجود دارد که غالباً، در نهایت تعریفی است مرتبط با آن چه را که انسان از مادیات لازم دارد، می خواهد، به دست می آورد و می اندوزد. اما آیا واقعاً همه  آن چه را که انسان لازم دارد، می خواهد، به دست می آورد و می اندزود صرافاً مادی است؟! به خوبی می دانیم که چنین نیست. از این رو در این مطلب، "ثروت" را از دیدگاه خودم، را بر اساس ضرورت ها، نیازها، خواسته ها، رویاهای و باورهای انسان و تلاش برای آن ها، تعریف می کنم.

بی گمان اولین تصویری که در ذهن بیشتر افراد از "ثروت" نقش می بندد، ذهنیتی  است از پول یا نقدینگی و اموال. اما باید در نظر داشت که پول و دارایی های اقتصادی فقط بخشی از ثروت مطلوب انسان است، چرا که فقط بخشی از نیازهای وی را تأمین می کند و در واقع برخورداری از آن نیز فقط تا حدی که ضروری باشد، لازم است. به بیانی دیگر، انسان نیازهای دیگری نیز دارد که فقط با پول و دارایی اقتصادی تأمین نمی شود، بلکه عوامل دیگری از جمله عوامل عاطفی و احساسی، عوامل امنیتی، معنویت و روحانیت، عوامل اجتماعی و ارتباطی، عوامل موفقیت و شکوفایی و ... در تأمین آن نیازها نقش اساسی دارند، بنابر این من در تعریف "ثروت" نگاه کلی تری دارم که تقدیم می کنم؛

"ثروت" مجموعه ی نتایج مطلوبی است که انسان آن را  از  تلاش هایی که در جهت رفع و تأمین ضرورت ها، نیازها و خواسته ها و نیز دستیابی به اهداف و تحقق رویاهای خود، به دست می آورد و همواره در پی حفظ و افزایش آن است. حال این ضرورت ها، نیازها، خواسته ها،باورها و رویاها می توانند هر چه باشند؛ پول، اتومبیل، خانه ای مجلل، موقعیت اجتماعی مناسب، روابط عاطفی خوب و موفق و ... .

البته این تلاش ها می تواند توسط انسان دیگری نیز انجام شده باشد و نتایج آن به دیگری منتقل شود، مثلاً یک فرزند ممکن است در به دست آوردن دارایی هایی که از پدرش به ارث برده است، نقشی نداشته باشد، ولی به هر حال آن دارایی ها نیز "نتیجه" "تلاش"های  فرد یا افراد دیگری در جهت دستیابی به اهداف خود بوده است که می توانستند هر چیزی باشند، از جمله تأمین آتیه فرزندان یک پدر از لحاظ اقتصادی؛ ولی نکته اینجا و آن فرزند نیز برای حفظ و افزایش آن باید تلاش کند، حتی به اندازه یک فقره امضاء !اقتصادی. همانطور که دراین تعریف پیداست" تلاش" و "نتیجه" اساس به دست آوردن آن چه را که مطلوب است می باشد

 تعریفی ساده تر:

"ثروت" مجموعه ای از آن چه انسان ها می خواهد، با تلاش به دست می آورند و می اندوزند و شاید به دیگری واگذار کنند، چه مادی و چه غیر مادی. 

انواع کسب و کار

کسب و کارها از سه منظر مختلف قابل تقسیم بندی می باشند.

تقسیم بندی اول

کسب و کارهای تولیدی؛ مانند کسب و کارهای صنعتی و کشاورزی

کسب و کارهای خدماتی؛ شامل فعالیت هایی است که برای انتقال کالاها و خدمات از مکان تولید به محل مصرف، ضروری هستند. بنابراین، خرید و فروش کالاها و خدمات و تمام فعالیت هایی را که انجام معادله را تسهیل می کند (انبارداری، درجه بندی، بسته بندی، تأمین مالی و ...) شامل می شوند. کسب و کار خدماتی، کسب و کار تجاری را نیز شامل می شود و به انجام آن کمک می کند. وظیفه ی اصلی کسب و کار خدماتی، برداشتن موانع فردی، مکانی، زمانی، مبادلاتی، دانشی و ... است و جریان آزاد کالاها و خدمات از تولید کننده به مصرف کننده را فراهم می سازد. از انواع کسب و کار خدماتی می توان به بانکداری، بیمه، حمل و نقل، بهداشت و درمان، آموزش، توریسم، تبلیغات و ... اشاره داشت.

کسب و کارهای تجاری؛ در واقع، تجارت شاخه ای از کسب وکار خدماتی است. به تعبیری، وضعیت نهایی فعالیت کسب و کار، شامل خرید و فروش کالاها و خدمات است. کسب و کارهای تجاری را بر اساس اندازه و ظرفیت به دو گروه عمده فروش و خرده فروش و همچنین بر اساس میزان پوشش بازار به سه گروه تجارت منطقه ای، تجارت ملی و تجارت بین المللی تقسیم می کنند.

کسب و کارهای مرتبط با فناوری های جدید؛ مانند نانو، بیو و غیره.

تقسیم بندی دوم

کسب و کار صنعتی؛ با تولید کالاها و ماده اولیه سر و کار دارد. شامل صنایع استخراجی، ژنتیک، تولیدی و سازه ای است.

کسب و کار خدماتی؛ با توزیع ارتباط دارد.

کسب و کار تجاری؛ یعنی واسطه گری (داخلی و بین المللی)

تقسیم بندی سوم

کسب و کار خانگی؛ به طور سنتی در منازل وجود دراد حتی کارهای اینترنتی در خانه.

کسب و کار خانوادگی؛ یک خانواده با هم درگیر آن کار هستند.

کسب و کار روستایی؛ معمولاً فعالیت های کشاورزی و کارگاهی.

کسب و کارهای کوچک و متوسط؛ اکثر واحدها، کارگاه ها و شرکت های زیر 250 نفر.

کسب و کارهای بزرگ؛ اکثر واحدها، کارگاه ها و شرکت های بالای 500 نفر.

کسب و کارهای اینترنتی و الکترونیکی؛ با پیدایش کامپیوتر و اینترنت رشد سریع داشته است.        

   منبع:

کتاب مهارت ها و قوانین کسب و کار- عادل قربانی

۱- اهدافتان را واقعی و دست‌یافتنی انتخاب کنید و بر اهدافتان تمرکز کنید

مهم نیست یک تقویم قدیمی رومیزی داشته باشید یا یه یک سر‌رسید ساده یا یک اپلیکیشن تقویم که با همه‌ی دیوایس‌های شما همگام(sync) شده باشد، مهم این است که از تقویمتان مداوما استفاده کنید.

مطمئنا در یک محیط نامرتب و کثیف نمیتوان به خوبی تمرکز کرد. نمود محیط کاری و حتی محتویات درون کیف شما در ذهن شما اشکار خواهد شد. اگر همه چیز مرتب و سر جایش باشد، ذهن شما هم مرتب تر و راحت تر درگیر مسائل میشود تا اینکه دغدغه ذهن شما یافتن یک خودکار در بین انبوهی از کاغذهای روی میزتان باشد! در پایان هر روز محیط کاری خود را مرتب کنید تا روز بعد را با یک حس توام با پاکیزگی و انرژی مثبت آغاز کنید.

اهداف کسب و کار

باور عمومی این است که تنها هدف کسب و کار، سود اقتصادی است، در حالی که چنین نیست. آرویک معتقد است همان طور که انسان تنها با هدف خوردن زندگی نمی کند، تنها هدف کسب و کار هم به دست آوردن سود اقتصادی نیست. بنا براین کسب و کارها هم دارای اهداف اقتصادی اند و هم اجتماعی

منبع:

کتاب مهارت ها و قوانین کسب و کار

تألیف عادل قربانی

برای دریافت خلاصه درس مبانی سازمان و مدیریت، اینجا کلیک کنید.

کسب و کار چیست؟

نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوت و نزدیکی از کسب و کار داشته اند. در واژه نامه آکسفورد، کسب و کار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است. در واژه نامه ی لانگ من، کسب و کار به فعالیت پول در آوردن و تجارتی که از آن پول حاصل می شود، گفته می شود.

به زبان ساده، کسب وکار عبارت است از حالتی از مشغولیت وبه طور عام، شامل فعالیت هایی است که تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آن ها را به منظور کسب سود، در بر می گیرد.

منبع:

کتاب مهارت ها و قوانین کسب و کار

تألیف: عادل قربانی

تعریف کسب و کار از نظر نویسنده (خودم):

کسب و کار فرایند کسب سود است.

در تعریف فوق مفهوم و ویژگی های فرایند در بردارنده مشخصه های کسب و کار است از جمله:

• ارزشی تولید یا تبادل می شود.
• از فعالیت ها و اجزا همسو و هدفمند تشکیل شده است و هدف خاصی را (کسب سود) دنبال می کند.
• تکرار پذیراست و تدوام دارد.
• همواره توأم با رسک و در برابر متغیرها و محرک های محیطی تأثیر پذیر است.
• و ...

ویژگی های کسب و کار

اهداف کسب و کار

باور عمومي اين است که تنها هدف کسب و کار، سود اقتصادي است، در حالي که چنين نيست. آرويک معتقد است همان طور که انسان تنها با هدف خوردن زندگي نمي کند، تنها هدف کسب و کار هم به دست آوردن سود اقتصادي نيست. بنا براين کسب و کارها هم داراي اهداف اقتصادي اند و هم اجتماعي

منبع:

کتاب مهارت ها و قوانين کسب و کار

تأليف عادل قرباني

مدیریت (اداره کردن) می‌تواند به صورت فرآیند سازمان‌‌دهی مؤثر منابع جهت دستیابی به اهداف تعریف شود. مدیریت کسب و کار، به‌کارگیری این فرآیند در یک سازمان مشخص جهت دستیابی به اهداف تعیین شده است. مدیریت کسب و کار معادل عبارت Business Administration یا Business Management است که در ادبیات رایج مدیریت و تئوری سازمان به مدیریت بازرگانی ترجمه شده است.

به طورکلی، عرصه مفهوم پردازی در علم و هنر مدیریت به دو حوزه عمومی (Public) و خصوصی (Private) تقسیم شده است. در بخش عمومی، رشته های تخصصی نظیر مدیریت دولتی (با چندین گرایش در سطوح گوناگون تحصیلی مانند مدیریت تحول، سیستم ها و روش ها و ...) مدیریت شهری و موارد مشابه مورد تدریس و پژوهش هستند.

یک مدیر کسب و کار ممکن است دارای سطح وسیعی از مسئولیت باشد که این بستگی به سازمان موردنظر دارد. با این وجود برخی عملکردهای کلی در همه کارهای مدیریتی موجود است که شامل: برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، تعیین کارکنان، جهت‌دهی امور، کنترل و بودجه‌بندی می‌شوند.

برنامه‌ریزی

یک مدیر کسب و کار ملزم به برنامه‌ریزی و آماده‌سازی سازمان جهت رسیدن به اهداف مورد نظر است که ممکن است شامل کارهای مختلفی شود از جمله برآورد بودجه، تحقیق بازار و ارائه استراتژی. به طور اساسی این عملکرد نشان‌دهنده محل قرارگیری سازمان، جهت‌گیری آن و چگونگی تأمین منابع است.

سازمان‌دهی

زمانی که اهداف تعریف شدند، مدیر کسب و کار مسئولیت‌های مورد نظر را تشخیص داده، افراد را مورد آنالیز قرار می‌دهد، ابزار مورد نیاز را برآورد می‌کند و به تقسیم وظایف می‌پردازد. این مرحله ممکن است شامل بازبینی سازمان، توسعه گروه‌های جدید و یا تعریف مشاغل جدید باشد. هدف از آن ایجاد محیطی بهینه برای عملکرد مؤثر و نتیجه‌بخش است.

تعیین کارکنان

پیدا کردن فرد مناسب جهت کارهای مختلف بخش بسیار مهمی از مدیریت کسب و کار است. تعیین مشاغل مورد نیاز، آماده‌سازی تعاریف کارها، انتخاب و آماده‌سازی از جمله بخش‌های مختلف کار یک مدیر است. یک مدیر خوب معیارهایی از قبیل تنوع، اخلاق، سیاست و سایر پارامترهای مورد نیاز برای هر کار را در محیط کسب و کارش تشخیص می‌دهد.

جهت‌دهی امور

نکته جالب در مورد جهت‌دهی امور به دست آوردن نقطه بالانس بین کارکنان مورد نیاز و تولید اقتصادی است. این امر شامل تخصیص مناسب منابع و فراهم نمودن سیستم حمایتی است که به مسائل سریعاً پاسخ دهد. یک مدیر کسب و کار لازم است با داشتن شخصیت فردی بالا، به کارکنانش روحیه داده و آن‌ها را جهت دستیابی به اهداف مشترک هدایت کند.

کنترل

کنترل عبارت است از ارزیابی کیفیت در تمام مراحل سازمان. یک مدیر با دنبال کردن کارها و مقایسه آن‌ها بر اساس یک نقشه استراتژیک، انحراف از هدف را به حداقل می‌رساند. کنترل امور شامل تحلیل هزینه‌ها، مدیریت اطلاعات، اندازه‌گیری عملکرد و عملکرد به‌موقع است.

بودجه‌بندی

دنبال نمودن و بازبینی بودجه یکی از عوامل بسیار بحرانی موفقیت هر مدیر است که اغلب توسط دوره‌های آموزشی مختلف مدیریت کسب و کار مورد تمرکز قرارگرفته و معمولاً شامل فاینانس، محاسبات و نرم‌افزارهای محاسبه بودجه می‌شود.

زمینه اساسی دیگری برای مدیریت کسب و کار شامل آمار، بازاریابی، منابع انسانی و اقتصاد نیز لازم‌اند. همچنین عواملی همچون تصمیم‌گیری، منطق، حل مسئله و مهارت‌های شخصیتی نقش بسیار مهمی در مدیریت کسب و کار بر عهده دارند.

منابع:

 Westwood College

Ssmt.ir